انواع تغییرات اجتماعی
برای دانستن مفهوم اجتماعی- سیاسی واژه «انقلاب» باید تغییرات کلان در زندگی انسان را در دو نوع فردی و اجتماعی مورد بررسی قرار داد. تغییرات اجتماعی زندگی آدمی انواعی دارد که برخی از آنها کودتا، شورش، اصلاح و انقلاب است.
برای روشنتر شدن مفهوم «انقلاب» ابتدا میبایست مفهوم انواع دیگر تغییرات اجتماعی را کاوید و سپس به تعریف «انقلاب» پرداخت.
کودتا: فرایندی که در آن گروهی از نظامیان با سرنگون کردن هیئت حاکمه، به حاکمیت میرسند. از این رو مشارکت مردمی در آن وجود ندارد.
شورش: این وضعیت هنگامی روی میدهد که قشری از جامعه به قانون سیاست و یا مسئولی اعتراض داشته باشند و برای تغییر آن از راهپیمایی، تحصن، اعتصاب، تخریب، بر هم زدن نظم اجتماعی و جز اینها بهره گیرند که حالت مقطعی دارد.
اصلاح (رفرم): فرایندی است که حکومت آن را برای ایجاد تغییرات سطحی و تدریجی در جامعه به وجود میآورد.
مفهوم انقلاب
اما برای تبیین مفهوم «انقلاب» نخست از مفهوم لغوی آن آغاز میکنیم و سپس مفهوم اصطلاحی آن را بررسی مینماییم:
مفهوم «انقلاب»:
لغوی: دگرگونی، برگشتن ، تغییر و تحول
اصطلاحی: تغییر بنیادین جامعه توسط مردم
از آنجا که از دیدگاه جامعه شناسان، در تغییرات اجتماعی «انقلاب» و «اصلاح» در مقابل هم قرار دارند، به بررسی تفاوتهای این دو تغییر اجتماعی میپردازیم تا مفهوم انقلاب روشنتر شود.
انقلاب اصلاح
مردمی حکومتی
بنیادی سطحی
دفعی تدریجی
با درگیری با ارامش
تفاوتهای انقلاب با اصلاح
بنابراین با توجه به ویژگیهای انقلاب میتوانیم «انقلاب» را اینگونه تعریف کنیم: انقلاب نوعی تغییر اجتماعی بنیادین است که آن را تودههای مردم به صورت دفعی و همراه با درگیری پدید میآورند و تمامی ساختارهای جامعه را دگرگون میکند.
انواع انقلاب
نقلاب ها بسته به زمینه رخداد، سرعت رخداد، خشونت و میزان فراگیری؛ به بخش های مختلف تقسیم می شوند.
انقلاب بسته به زمینهی رخداد
* تغییر کیفی که در حوزهی سیاسی رخ میدهد.
* تغییر کیفی که در حوزهی اجتماعی رخ میدهد.
* تغییر کیفی که در حوزهی فرهنگ رخ میدهد.
* تغییر کیفی که در حوزهی اقتصاد رخ میدهد.
* تغییر کیفی که در حوزهی هنر رخ میدهد.
* تغییر کیفی که در حوزهی علم رخ میدهد.
* تغییر کیفی که در حوزهی ارتباطات رخ میدهد.
* تغییر کیفی که در حوزهی اطلاعات رخ میدهد.
* تغییر کیفی که در حوزهی فنآوری رخ میدهد.
انواع انقلاب از منظر سرعت رخداد
* تغییر کیفی که به طور ناگهانی رخ میدهد.
* تغییر کیفی که به طور تدریجی صورت میگیرد.
انواع انقلاب از منظر رابطه با خشونت
* تغییر کیفی که برای دستیابی به آن از خشونت استفاده شده است. «خشونتآمیز»
* تغییر کیفی که برای دستیابی به آن از خشونت استفاده نشده است. «خشونتپرهیز»
انواع انقلاب از منظر میزان فراگیری
* تغییر کیفی که در همهی حوزهها صورت میگیرد. «همه جانبه»
* تغییر کیفی که در یک حوزه صورت میگیرد. «جزئی»
با ترکیب موارد بالا با یکدیگر، می توان توضیحی مناسب و تحلیلی از رخداد مذکور بدست داد. مثلاً میتوان گفت:
* ایران یک "تغییر کیفی، ناگهانی، خشونتپرهیز و کلی" را در سال 1357 به چشم خود دید.
دید گاه انقلاب شناسی
در تعریف انقلاب با دیدگاههای از این دست روبروییم:
استاد مرتضی مطهری:
انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه یا سرزمین علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب.
آنتونی گیدنز:
انقلاب عبارت است از تصرف قدرت دولتی از طریق وسایل خشن به وسیله رهبران یک جنبش تودهای به منظور استفاده بعدی از آن برای ایجاد اصلاحات عمده اجتماعی.
چالمرز جانسون:
انقلاب عبارت است از تلاشهای موفق و یا ناموفق که به منظور ایجاد تغییراتی در ساخت جامعه از طریق اعمال خشونت انجام میگیرد.
ساموئل هانتینگتون:
انقلاب یک دگرگونی سریع، بنیادی و خشونت آمیز داخلی در ارزشها و اسطورههای مسلط بر یک جامعه، نهادهای سیاسی، ساختار اجتماعی، رهبری فعالیت و سیاستهای حکومتی است.
انقلاب های مخملی
امروزه در مباحث سیاسی و اجتماعی واژههایی از قبیل «انقلاب مخملی» انقلاب رنگی و یا انقلاب گلی مطرح است، اگر چه این تحولات همه ویژگیهای یک انقلاب اجتماعی را دارا نیست. انقلاب مخملی به مجموعهای از تحولات سیاسی گفته میشود که در آن مهندسی اجتماعی، هم زمان از مدیریت رسانهای و افکار عمومی آغاز میشود تا به مهندسی جدید سیاسی در چارچوب ارزشها و هنجارهای غربی بیانجامد.
به سخنی دیگر، این انقلاب نوعی کودتای بدون خونریزی است و به تغییر و تحولاتی اطلاق میشود که تا به امروز در برخی کشورهای باقیمانده از بلوک شرق روی داده و حکومتهای طرفدار غرب را به جای هیئت حاکمه این کشورها نشانده است. این اصطلاح را برای اولین بار واسلاوهاول، رئیس جمهور سابق چک- که در آن زمان رهبر مخالفان این کشور بود بر سر زبانها انداخت. برای انقلابهای مخملی ازNGO ها مطبوعات، سایتهای اینترنتی، تشکلها و احزاب سیاسی- دانشجویی و نهادهای غیر دولتی و صنفی استفاده میشود؛ آن هم با هدایت بیگانگان و در راستای دامن زدن به «نافرمانی مدنی».
انقلابهای مخملی تا کنون در صربستان موجب سقوط میلیوسویچ، در گرجستان باعث عزل ادوارد شواردنادزه (انقلاب رز یا مخملی) در اکراین موجب سقوط ویکتور یانوکویچ (انقلاب نارنجی) و در قرقیزستان سبب فرار عسگر آقایف (انقلاب لاله) شده است.
ستاد پشتیبانی و هدایت این انقلابها بنیاد «جامعه باز» وابسته به سرمایهدار صهیونیست آمریکایی، جورج سورس (از شاگردان کارل ریموند پوپر) و بنیاد رسانهای رابرت مردوخ و دیگر نهادهای مدنی و غیر دولتی غربی صهیونیستی است.
آمریکا در راستای طرح خاورمیانه بزرگ برای سلطه بر این منطقه استراتژیک و مقابله با انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی در سطح منطقه میکوشد انقلابهای مخملی و یا کودتاهای مخملی را در این منطقه نیز به راه اندازد.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.