نماهنگ/ من از تبار سرهای بر نیزه رفته ام
نماهنگ/ من از تبار سرهای بر نیزه رفته ام
بمناسبت شهادت شهید مدافع حرم محسن حججی
مدت زمان: 1 دقیقه
دریافت
حجم: 2.41 مگابایت
شهید مدافع حرم محسن حججی
جواب دلتنگی هایش!
بچه ها دل تنگ بابا
بابا جون کی میای!
چه کسی درک میکنه حال شما را
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 38 ثانیه
دست نوشت فرمانده
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
جواد اللّه کرمی
کلاس:۲۰۷
سلام بر سلاحی که با یاری حق وسیله ای شدی برای تیر انداختن بر هدف .
سلام بر لوله که گرمای باروت را تحمل کردی.
سلام بر ماشه که سنگینی و سبکی و تعادل جسم را در چکاندن تو درک نمودم.
آنگاه که آموختم چگونه گلن گدن را بکشم ،به این فکر افتادم که روزی آمدم و روزی باید بروم،پس باید بدانم کجا هستم.
آنگاه که گونه ام را روی قنداق سفت میکردم آموختم که در مسیر هستی چگونه مستقیم قرار گیرم تا هدف را تار یا بیضی نبینم بلکه واضح ببینم .
آنگاه که دست چپم را زیر گیره سلاح با زاویه 30 درجه جفت میکردم ،حدود و درجه تعادل انسانیم را آموختم.
سلام بر روزنه ،جاییکه حدواسطه بین چشم و مگسگ است ومسیر مستقیم را هدایت میکند.آری دراین میان نقش واسطه را بازی میکند
آنگاه که رنگهای مختلف فیلتر روزنه را تنظیم میکردم آموختم که فیلتر بی رنگ رخسار محبوب را انتخاب کنم.
سلام بر مگسگ ،محل ساطع شدن اشعه درون از مردمک سلاح
سلام بر سیبل هایی که تحمل تیر خوردن را می نمایند.آری تحمل واقعیات را باید نمود.
خوشا به حال شما کاش من نیز میتوانستم مثل شما حقایق را آنطور که هست نشان دهم و خیلی فداکارانه حقایق را روشن کنم.
سلام بر دایره مرکز(شماره10) که نشان از پاکی و آرامی روح دارد،آری در آن نشان از صداقت و امید وجود دارد.
سلام بر تیراندازی که دریچه قلبش را روزنه دید ساخته و با شریانهای قلبش همراه با تنفسی روح بخش از تمام اعماق وجودش ماشه را رها می کند.آری جریان حیات را از شریان به بافت هدف می رساند.
امّا در این میان آیینه وجود مربّیست که به این محیط گرما و صمیمیت می بخشد...
شهید مدافع حرم جواد الله کرم
دلتنگ مسعود...
مه غلیظی منطقه رو گرفته بود...
٣٠-٤٠متر بیشتر دید نداشتیم،همه بچه بیرون قرارگاه بودن و از دیدن این منظره همراه با تنفس هوای دل انگیز لذت میبردن، درست تو همین زمان نوبت پست مسعود بود...
آخرای پستش، روی یه جعبه راکت کاتیوشا نشسته بود.تو حال خودش سیر میکرد و عمیق به فکر فرو رفته بود.حال و هوای مسعود و منظره مه اطرافش بسیار زیبا دیده میشد.از دور صداش کردم و بهش گفتم: وایسا برم یه دوربین پیدا کنم و ازت عکس بگیریم.
گفت: برو بابا چه عکسی!!
گفتم: باشه.
رفتم دوربین و عکاسو پیدا کردم و اومدم.از دور تا دید، بلند شد و نذاشت ازش عکس بگیریم.این یه عکس رو در حال حرکت به سختی ازش انداختیم...
اون موقع گفتم :ای بابا عکس رو خراب کردی و تو نظرم این عکس،اون عکسی که دوست داشتم بندازم ازش نبود...
حالا مسعود از ما زمینی ها فاصله گرفته و دلتنگیش روز به روز بیشتر میشه...
هرچی به این عکس نگاه میکنم سیر نمیشم،واقعا این عکس زیباست و یه دنیا برام ارزش داره.
کلناعباسک یا زینب سلام الله علیها
شهادت۹۴/۸/۲۱سوریه،حلب
قطعه ۲۶ردیف۷۹شماره۱۹گلزارشهدای تهران
شهید فیسبوکچی!
خاطرات شــهدا
شهید فیسبوکچی!
فیسبوکی هــا هم به بهشت میروند!
به خاطر اینکه تو فیسبوک فعالیت میکرد و همیشه آنلاین بود و در جهت نشر فرهنگ مقاومت، در شبکههای اجتماعی فعالیت میکرد، دوستاش اسمشو گذاشته بودند: فیسبوکچی …
ایشون شهید محمد علی ابوحسن معروف به کاظم هستند که در منطقه قنیطره واقع در جولان سوریه، به همراه شهید جهاد مغنیه و شهید اللهداد و جمعی دیگر از مجاهدان حزبالله، توسط تیم تروریستی اسرائیل به شهادت رسیدند.
روحش شاد
شهید مدافع حرم محمد اسدی
شهید مدافع حرم محمد اسدی
نام جهادی در سوریه: غلام عباس
نام جهادی در عراق: ابو زینب
متولد:1364
میزان تحصیلات: لیسانس
رشته تحصیلی: حقوق
سمت در جهاد: جانشین محور و فرمانده گردان(خط شکن)
شهید مورد علاقه:شهید محمود کاوه
تاریخ شهادت: اول ماه مبارک 1395
محل شهادت: سوریه جنوب حلب (خلصه)
نحوه شهادت: همرزمان پاکستانی شهید از دوربین پیکر چند شهید را بین نیروهای خودی و دشمن مشاهده میکنند و به جانشین او میگویند، که در همان لحظه شهید بزرگوار سر میرسند و میگویند مادران این شهداء چشم به راه فرزندانشانند و او میرود که پیکر شهدا را با چند نفر دیگر که داوطلب میشوند برگردانند که در نزدیکی پیکر شهدا کمین میخورند و به شهادت میرسند و مادر این شهید هم چشم انتظار فرزندش میماند
نحوه رفتن به سوریه:
این شهید عزیز قبل از رفتن به سوریه
مداحی پسر شهید مدافع حرم
مداحی پسر کوچک ، جاوید الاثر شهید مدافع حرم جواد الله کرم در مراسم یادبود مسجد امام محمد باقر واقع در منطقه 9 تهران
مدت زمان: 1 دقیقه 28 ثانیه
دریافت
حجم: 6.37 مگابایت
شهید جواد الله کرم مدافع حرم
داستان خواستگاری شهید مدافع حرم
آقا مصطفی فرمانده پایگاه نوجوانان بسیج مسجدمون بود ، هرکجا که میرفت ما رو هم با خودش میبرد ، راهیان نور ، مشهد ، شمال و....
ما رو دیگه به اسم نوجون های آقا مصطفی میشناختن، از بس که همیشه دورش می چرخیدیم
آقا مصطفی ۲۰ سالش شده بود
یک شب با بچه ها توی مسجد بودیم که یکی از بچه ها، بدو اومد و گفت:
اقا مصطفی رفته خواستگاری خونه فلانی
ما پاشودیم و رفتیم درب خونه همسر ایشون ، گویا مراسم خواستگاری تموم شده و آقا مصطفی اینا رفتن خونه خودشون و ما دیر رسیدیم
بعدا، متوجه شدیم که این جلسه فقط یه جلسه اشنایی بوده و هنوز جوابی بین طرفین رد و بدل نشده بود
ما توی کوچه نیم ساعتی منتظر بودیم تا جلسه خواستگاری تموم بشه و آقا مصطفی رو ببینیم
و....
هرچه منتظر شدیم نیومدن!
یکی از بچه ها زنگ خونه پدر زن آقا مصطفی رو زد گفت ؛ سلام اقا مصطفی این جاست!
اون بنده خدا شوکه شد و گفت یه لحظه صبر کنید ، اومد دم در خونه ولی همین که پدرخانوم آقا مصطفی رو دیدیم شروع کردیم به فرار کردن
خخخخ
فرداش دیدیم آقامصطفی داره با خنده میاد
بعد بهمون گفت؛
آبرومو بردید ، بزارید حداقل من جواب بله رو بگیرم بعد برید درب خونشون سراغ منو بگیرید .
این خاطره رو همیشه خودش با خنده برای دیگران تعریف می کرد.
شادی روحش صلوت
دوست شهیدت کیه..؟
شهید مصطفی صدرزاده
شهید مصطفی صدرزاده همیشه تاکید داشت یه شهید انتخاب کنید
برید دنبالش بشناسیدش
باهاش ارتباط برقرار کنید
شبیهش بشید
حاجت بگیرید شهید میشید
تا حالا فکر کردی با یه شهید رفیق شی؟؟
از اون رفیق فابریکا؟؟
از اونا که همیشه باهمن؟؟
امتحان کردی؟؟
هرچی ازش بخوای بهت میده!!
آخه خاطرش پیش خدا خیلی عزیزه
میخوای باهاش رفیق شی؟؟!!
✅گام اول:
انتخاب شهید
به یه گردان نگاه کن
به صورت شهدا نگاه کن
به عکسشون، به لبخندش
ببین کدوم رو بیشتر دوس داری
با کدوم یکی بیشتر راحتی؟!
✅گام دوم:
عهد بستن با
چرا پلاکتو پرت کردی ؟
پلاکشو پرت کرد تو
گفتم:
چرا پلاکتو پرت کردی ؟
گفت: الان تیر میخوریم شهید میشیم.
من هر چی فکر کردم جنازه ی من میاد بعدش عجب تشییعی میشه .
نگاه کردم من قبل از شهادت ، شهوت شهادت دارم که عجب تشییع جنازه ای میشه ، یه توجیه هم میکنیم ، عجب تاثیری میزاره .
میخوام مفقود شم جنازم نیاد ، تا قبل از دیدار خدا این شهوت رو هم بخشکونم.
پلاکشو کند و رفت و تیر خورد و مفقود شد.
شهید محمد حسین مرادی مدافع حرم
بسم رب الشهدا و الصدیقین
معرفی مختصر شهید مدافع حرم
محمد حسین مرادی
تاریخ تولد : ۱۳۶۰/۷/۳۰
محل تولد: تهران _محله ی مجیدیه
وضعیت تاهل: متاهل
فرزند پنجم خانواده ی آقای محمود مرادی
دانش اموخته ی هنرستان شهید مطهری رشته ی نقشه کشی
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ی جغرافیا
اعزام به سوریه در تاریخ
آخرین مطلب
- دیدار رئیس جمهور با آیت الله العظمی جوادی آملی
- اصابت پهپادهای حزبالله به پایگاه نشریم حیفا
- شام آخر، با هنرمندی حزب الله لبنان
- لیلا شریفیان
- هرتزی هالوی کشته شد
- جمعه نصر
- رونمایی از میدان موشک در کرانهی باختری
- گوشه ای شادی مردم غذه در شب وعده صادقه 2
- اهداف جدید موشک های ایرانی در خاک فلستین اشغالی
- مجموعه فیلم های جذاب وعده صادقه 2