شهید مدافع حرم محسن حججی
شهید چمران یک دانشمند بود
شهد چمران
شهید چمران یک دانشمند بود؛ یک فرد برجسته و بسیار خوشاستعداد بود. در آن دانشگاهی که در کشور ایالات متحدهی آمریکا مشغول درسهای سطوح عالی بوده ایشان یکی از دو نفرِ برترینِ آن دانشگاه و آن بخش و آن رشته محسوب میشده. یک دانشمند تمامعیار بود.
شهدای شاخص سال ۱۳۹۶
این شهدای بزرگوار از میان 108 شهید عزیز (56 شهید استانی و 52 شهید اقشاری) انتخاب شده اند.
اولین شهید حمله نظامی آمریکا
شهیدشاخص سال95
.
.
اولین شهید حمله نظامی آمریکا
پس از اینکه رادیو آمریکا خبر باقی ماندن اسناد در هلی کوپترهای متلاشی شده در اثر طوفان شن در طبس را اعلام کرد، به فاصله یک ساعت بعد، تمامی هواپیما ها و هلی کوپتر های آمریکایی به دستور فرمانده لشکر ۷۷ خراسان، توسط هواپیما های جنگی بمباران شدند.بعدها معلوم شد که این کار کاملأ با هماهنگی آمریکاییها و با تکیه بر عوامل نفوذی آن ها در ارتش و به دستور مستقیم فرمانده کل قوا بنیصدر انجام گرفت.متأسفانه در جریان این بمباران« محمد منتظر قائم» که مشغول جمع آوری اسناد از داخل هواپیماها بود،بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و بدین ترتیب اولین شهید حمله نظامی آمریکا لقب گرفت.
سید راستگو
سید راستگو
مرگ فقط یک دروازه است بین دو جهان بعضی از مردم از این دروازه با سختی و صعوبت عبور می کنند و بعضی به آسانی و راحتی از آن می گذرند.شهادت بهترین راه گذشتن و رسیدن به عالم ابدی است،چرا که شهادت یکی از عنایتهای پروردگار متعال است.هنگامی که شهید از دنیا می رود، یعنی از یک مکان به مکان دیگر منتقل می شود، مانند کسی است که با هدایای گرانبها به آسمان می رود، به این دلیل است که شهادت برای مسلمانان قیمت و ارزش بسیار دارد و حتی در میان امتهایی که به خدا ایمان ندارند، وقتی که مردم جان خود را برای وطن و هموطنان خود قربانی میکنند و برای هدفی که به آن ایمان دارند فدا میشوند، این موضوع ارزش تلقی میشود و آن را تحسین میکنند.
اونجا را بکنید
یک اسیر گرفته بودیم از آن گردن کلفت ها. دو تا چیز را لازم داشتیم بدانیم، یکی اینکه بقیه کومله ها کجا رفته اند و دیگری این که با اسرای ما چه کردنده اند.اسیر لب از لب باز نمی کرد.
می گفت:«گردنم رو هم بزنین، چیزی نمیگم.» محمود از راه رسید و جریان را برای او تعریف کردند. دست گذاشت روی شانه آن اسیر و شروع کرد با او قدم زدن. چند دقیقه ای نگذشت که برگشتند. محمود جایی را نشان داد و گفت:«اونجا را بکنید.» خودش هم با یک گروه رفت دنبال کومله ها،اسیر را هم برد. ما محلی را که شهید کاوه گفته بود کندیم، جنازه بچه هایی را که اسیر شده بودند،پیدا کردیم.
احمد کاظمی
سال ۱۳۷۲ آقای احمد کاظمی را صدا زدیم و گفتیم که به قرارگاه حمزه(در غرب) برود و فرماندهی منطقه را به عهده بگیرد، پذیرفت و با وجود آنکه می دانست شرایط قرارگاه حمزه مشابه شرایط جنگی نیاز به صرف وقت و رفتن به یک محیط مخاطره آمیز است، ولی با آغوش باز از این ماموریت استقبال کرد. احمد در قرارگاه حمزه، استقلال سپاه را در مقابل وزارت کشور، وزارت اطلاعات و سایر نهاد های حکومتی و نیز ابهت و صلابت سپاه را در مقابل ضد انقلاب حفظ کرد بارها افرادی مثل آقای سعید امامی و دادستانی نیروهای مسلح با ایشان اختلاف پیدا می کردند و خواهان کوتاه آمدن ایشان از برخی خط مشی ها و تصمیمات می شدند ولی احمد، اصول پاسداری و منافع نظام را به شدت حفظ می کرد و از آنها کوتاه نمی آمد.
چه بی عقل هایی...
نمونه ای از مدیریت جنگی فوق تخصصی بنی صدر از زبان حاج احمد متوسلیان
.
.
وقتی عراقی هاسرپل ذهاب را گرفتند,وضعیت عجیبی سر پل ذهاب پیش آمد که بد نیست شما هم از آن مطلع شوید،ببینید! در هیچ قانون نظامی شما به این مساله که بیایند و توپخانه را در خط مقدم بچینند بر نمی خورید.اما این آقایان که به نظر من جز خیانت کار دیگر نمی توانستند بکنند،در منطقه نفت شهر، یک گردان توپخانه سنگین ما را که قبضه های آن از نوع ۱۵۵ میلیمتری بود کشیده بودن جلو و در خط مستقر کرده بودند هرچه هم فرمانده با غیرت این توپخانه به این در و آن در زده بود که آقا،این توپخانه خطر دارد و عراقی ها می آیند آنرا میگیرند کسی به حرفهایش توجهی نکرد.عراقی ها با دو حمله توانستند کل توپ ها را به غنیمت بگیرند.الان تمام این توپ ها در خط علیه خودمان به کار می روند و مهمات این توپ ها برای عراق از طریق عربستان،کویت،اسرائیل تامین میشود ای وای برما که مملکت را دادیم دست به دست چه بی عقل هایی!
توصیه امام
مناجات شعبانه را بخوانید.مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در آن بکند، انسان را به یک جایی می رساند.این مناجات را همه ائمه هم بر حسب روایت می خواندند، آن ها که وارسته از همه چیز بودند، معذالک آن طور مناجات می کردند برای اینکه خودبین نبودند.اینطور نبوده که خودش را ببیند که حالا من امام صادقم دیگر نه امام صادق مثل آن آدمی که در معصیت غرق است مناجات میکند برای اینکه می بیند خودش هیچ نیست و هر چه هست نفس است و هرچه کمال هست از اوست خداوند خودش چیزی ندارد ، هیچکس چیزی ندارد.
تعجب از واماندگان...
عجب از واماندگان زمین گیر که در جستجوی شهدا به قبرستانها می آیین! این خود دلیلی است بر آنکه از حقیقت عالم هیچ نمی دانیم.مرده آن است که نصیبی از حیات طیبه شهدا ندارد و اگر چنین است از ما مرده تر کیست?
لعنت بر این شانس!
مشغول پاکسازی روستا بودیم.در یکی از خانه ها را زدیم.یک زن در را باز کرد، اسلحه به دست.سر اسلحه درست رو به قلب محمود بود.تا آمدیم کاری کنیم و به خودمان بجنبیم، ماشه را چکاند. هیچ صدایی بلند نشد و اسلحه عمل نکرد.یک لحظه قلب همه مان ایستاد.اسلحه را از دستش گرفتیم.مانده بودیم گریه کنیم یا بخندیم.خدا یک بار دیگر محمود را به ما برگردانده بود.جالب اینکه زن وقتی فهمید محمود کاوه در مقابلش بوده، از شدت ناراحتی و عصبانیت میخواست زمین را گاز بگیرد.با مشت کوبید به دیوار و گفت:«لعنت بر این شانس،این اسلحه هیچ وقت گیر نکرده بود»
خدا با کسی تعارف ندارده
هنوز حال سعید خیلی وخیم نشده بود و عوارض شیمیایی آنقدر زمین گیرش نکرده بود.با دوستان به عیادتش رفتیم.آنجا من بهش گفتم:«سعید، دیگه ناز کردنو بذار کنار، بیا که باید جلد هفتم کتاب جنگ (عکس) را آماده چاپ کنیم.» موضوعات کتاب هفتم جنگ را خود سعید استخراج کرده بود.
سعید گفت:« میدونم کار زیاد دارید، یکی از کارهاتون هم باید این باشه که بیاین تشییع جنازه من!»با شوخی به او گفتم :« بادمجون بم آفت نداره.» سعید هم با لبخندی معنی دار گفت:«خدا هم با کسی تعارف نداره.»ما این حرف سعید را زیاد جدی نگرفتیم،اما مدتی نگذشت که خبر آوردند سعید جان بزرگی هم به قافله شهدا پیوست.
سید عباس میرهاشمی
خرم آن روز....
آوینی را برای بار اول توی جمکران دیدمش.آن موقع هنوز نمیشناختمش.نشسته بود و با صدایی گرم، دعا میخواند و نرم نرم میگریست.کنارش نشستم و دل به دعایش سپردم.دعا که تمام شد سلام و علیکی کردم و التماس دعا گفتم.
گفت«:محتاج دعائیم.»
دیوان حافظی دستم بود، وقتی آن را دید، پرسید:«با حافظ همراهید؟» گفتم:«دوست دارم.»
گفت:«برایم باز کن.» حافظ را باز کردم این شعر آمد:«خرم آن روز کزین منزل ویران بروم.» با شنیدن این مصراع، گریهاش گرفت، من هم گریه کردم.از او پرسیدم:«شما؟»گفت :«مهرهای گم شده در صفحهی شطرنج الهی.»
آخرین مطلب
- دیدار رئیس جمهور با آیت الله العظمی جوادی آملی
- اصابت پهپادهای حزبالله به پایگاه نشریم حیفا
- شام آخر، با هنرمندی حزب الله لبنان
- لیلا شریفیان
- هرتزی هالوی کشته شد
- جمعه نصر
- رونمایی از میدان موشک در کرانهی باختری
- گوشه ای شادی مردم غذه در شب وعده صادقه 2
- اهداف جدید موشک های ایرانی در خاک فلستین اشغالی
- مجموعه فیلم های جذاب وعده صادقه 2